Saturday, September 29, 2012

پی نو کی یو ؟

بوی مرگ میده پاییز بوی ماهیای خیابون کاوه! بوی خیانت بوی پاک کن بوی انزال بوی باروت حتی تاروت بو بکش لعنتی هنوز بو میده بوی بارون بوی پنجره بوی فریاد بوی شک بوی دست بوی عکس نارنگی قهوه مشت دلتنگی چمدون ساعت من من من  و دروغ تو تو تو میم  و میم ابر ... حالا لوکیشن مهیاس آماده ام شلیک کن این سینه  ؛ سالهاس برای تو سپر شده ! فقط قبلش واسه بیستو چار ساعت _#حداقل# _ منو ببوس ... پ ن : دروغ هم که گفته باشم ! هنوز کلی طلبکارم !!! قول بدیم از این به بعد ... ؟! از خودت به خاطر دلت تا از دیگری به خاطر فلان خیلی توفیر داره ... !!!

Saturday, September 22, 2012

:-|


شدم گریه بی صدا
از همون یه دفعه ای هاش
که بی هوا مثه بارون پاییزی
عشقش میکشه بباره
همه داشته هام از پاییز همینه
نداشته ها هم که یه بغل دو بغل نیس
دل خوش کردن به پاییز
.... یه
هوا دو نفره نیست محض اطلاع
بی خواب نیستم ولی هر چند ساعت یه بار
پرتاب میشم به دنیای بیداران!
مثل الان ساعت سه نصف شبه بازم محض اطلاع
پاییز فصل خوبی واسه مردنه
رونوشت به خود دا!
فقط اگه بارونو دیدید نامردی نکنید
یاد منم کنید !
پ ن : پارسال این موقع ترکیه
پاییز سال بعد؟! ...
خش خش ...
شب خوش نی "2"؟!

Tuesday, September 11, 2012

قرار بی قراریم امشب ؛ سر قرار بیا ..

شبیه جیغ بنفش ام به وقت زاییدن
شبیه عشقهای مطلقا قدغن
شبیه اتفاقهای نیفتاده
شبیه رعشه یک شال قرمزه ساده
شبیه یک برش از لوکیشن آخر
شبیه بازی مصنوعی یه بازیگر
شبیه 22 نخ بهمن تمام شده
شبیه فکرهای دایما مدام شده
شبیه ماتم افزون زندگی ام
شبیه هشت آگوست لعنتی ام